ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
ساحل افتاده گفت : گر چه بسی زیستم
هیچ نه معلوم شد آه که من کیستم ؟
موج ز خود رفته ای، تیز خرامید و گفت :
هستم اگر می روم گر نروم نیستم ؟
موج ز خود رفته رفت
ساحل افتاده ماند .
این، تن فرسوده را،
پای به دامن کشید؛
و آن سر آسوده را،
سوی افق ها کشاند .
ساحل تنها، به درد
در پی او ناله کرد:
موج سبکبال من،
بی خبر از حال من،
پای تو در بند نیست !
بر سر دوشت، چو من،
کوه دماوند نیست !
هستم اگر می روم
خوشتر ازین پند نیست !!!
پی نوشت:خوشا آنان که بی بندی در پای و بی کوهی در دوش آزادانه سر سوی افق ها می کشند.
پای تو در بند نیست!
سلام و درود بر محضر عزیز تو؛
میخواستم بگم قهرم، بخاطر اینکه یک نظر طویل داده بودم به مطلب "باز هم آمده ام" ، ولی ندیدم ثبت شه:)
ولی گفتم:
اگر با من نبودش میلی، چرا ظرف مرا بشکست لیلی
هستیم، میرویم!
سلام مخلصم ، یه معذرت خواهی بابت اینکه اون نظرخیلی خوبت متاسفانه به علت بی توجهی اینجانب حذف شد،شرمنده و تشکر بابتش!
همیشه رونده باش همچون موج ،خروشان ،خستگی ناپذیر و نافذ...
کشتی درساحل جایش بسیار امن وزیباست اما کشتی برای ا ونجا ساخته نشده=مخصوصا ساحل ساحله قناری باشه
باعث افتخاره که شمام اینجا سر می زنی خان!خوشم میاد که قشنگ رصد می کنیا! من می روم تا شاخه ای دیگر بروید *هستی مرا این بخشش جانانه آموخت
سلام.
چی بود این!
سلام
منظورت و نفهمیدم از چی بود؟
یه قطعه ی ادبی بود
پند اینکه باید همیشه در تلاش و حرکت باشی رو می داد
تن تن آپ دیت کن.
آقا کجا قبول شدی ارشد...
؟
تهران
کی بودی شما؟