من ِما

اگر تنهاترین تنها شوم باز خدا هست ،او جانشین همه ی نداشتن هاست!

من ِما

اگر تنهاترین تنها شوم باز خدا هست ،او جانشین همه ی نداشتن هاست!

وصف

  علم آموزی

  

       تا حالا نمیدونم به این فکر کردین که این همه ما جون می کَنیم تو راه کسب علم و دانش. اووو از پیش دبستانی شروع میشه ،هی بکوب بکوب سه دوره امتحانات به اصطلاح نهایی رو ضربه فن کن بعد بیای برسی به غول بی شاخ و دمی به نام (آزمون سراسری) شب و روز چشمات و بذار که قبول شی ،به زعم محال قبول شدی و وارد دانشگاه هم شدی !آخرش که چی!؟الان فکر کن لیسانس دستته،از 14-15سال درسی که خوندی چی فهمیدی؟نه واقیتش چی فهمیدین؟

حالا غرضم از این مقدمه این بود که تو عالم خودم به یه چیزایی رسیدم،مثلا اینکه از کل دوره دیپلم به جز چندتا کلمه ی پر کاربرد زبان هیچچی یادمون نیست یا اینکه بچه هایی که تو دبیرستان ریاضی خوندن به جز اینکه هی به خوردشون  Xو Yدادن چیزی نفهمیدن و ادبیاتی ها و فنی ها غیرهم ذلک هم به همین منوال ،چیزی به اسم علم درنیافتن!

پس ما از کنار هم قرار دادن اینا به دو چیز می رسیم:

یا همه ی افرادی که تحصیل دانش می کنن بلا به نسبت جنابان ،امّل و خنگول تشریف دارند

ویا اینکه ایراد از جای دیگری ست که میدونم همتون به اون کاملا اشرافیت دارید .

بگذریم

 خلاصه ما بعد از طیِ دوره های عرض شده رسیدم به دانشگاه به این امید که می ریم زیر سایه ی یه ارگان بزرگتر و طبق شنیده ها با مسئولیت تر امّا ای دریغ از خیال های خام،این جا هم که یکم ریز میشم می بینم که شدیم بلا نسبت موش آزمایشگاهی!

چطور؟

عرض می کنم حضور انورتون

واللا از خدا که پنهون نیست از شما چه پنهان ،ما هر ترمی که تا به امروز گذراندیم یا همون پاس کردیم افتخار این رو داشتیم که در تلمّذ یک الی دو استاد صفری باشیم و آزمایشات ونظر سنجی ها نسبت به اساتید صفری جمع آوری شده و اگر مورد مقبول گردد از ترم بعد تلمیذان بیشتری افتخار تلمّذی وی را داشته باشند.

آخه لا کردارا این استادا پدر مارو در میارن ،یکی به فکر ما نیست ،راستی یاد استاد صفری ای افتادم که ترم پیش داشتیم هم اسم پایه گذار تروریست بود که پس از تلاش های بی شائبه در تدریس خوشبختانه موفق به احراز تاییده نشد .و فقط چوب بی تجربگی اش به سر ما کوفته شد!

حالا اینا رو که گفتم تو سطح تحصیلات عالیه هست،قضاوت کنید ببینید تو سطح دانیه دیگه چه خبره؟

زیاد تو فکر نرین

    به قول سربازایی که تو برجک دارن از خیل عظیم غصه میتّرکن ؛

                               چون می گذرد غمی نیست


نظرات 3 + ارسال نظر
نسترن جمعه 28 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 08:21 ب.ظ http://smileyeyes.blogfa.com

اااااا آقا تبریک
ایشالا این یکی و دیگه حذف نکنی
موفق باشی
راستی مفتخرت کردم تو وبلاگ پر بار ما لینک شدی

ممنون!
واقعا که لطف بزرگی در حق این بنده ی حقیر کردید.

مهدی قلمی شنبه 29 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 10:18 ق.ظ http://smghalami.blogfa.com

من لو نمیدم که منظورت نواب صفوی بود. خیالت راحت

کارت درسته!

مهنا تطهیری پنج‌شنبه 11 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 03:59 ب.ظ

بابا آدم مگه زورش به کی میرسه؟

آره
واقعا

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد