من ِما

اگر تنهاترین تنها شوم باز خدا هست ،او جانشین همه ی نداشتن هاست!

من ِما

اگر تنهاترین تنها شوم باز خدا هست ،او جانشین همه ی نداشتن هاست!

تو فکر اینم!

 

افسوس بزرگ آدمی این است که می خواهد اما نمی تواند...

 

و زمانی را به یاد می آورد که می توانست اما نخواست.؟!

 

 

هر آن چه که تو تجربه کرده ای " گذشته " است و گذشته گذشت.!
 

هر آن چه را که تجربه می کنی " حال " است و حال حضور دارد.!
 

هر آن چه را که تجربه خواهی کرد " آینده " است و آینده باز است.!


   

      

     بنابراین تو آزادی آزاد برای :


 

 

نگاه کردن به " گذشته " برای آموختن از آن و ایجاد یک فضای امکان  

 

برای تجارب جدید "حال" و ساختن آن چه که حق توست " آینده ".  

 

 

 

 

 

 

نظرات 5 + ارسال نظر
مهربانو چهارشنبه 13 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 02:00 ب.ظ http://andisheye-nakhana.blogfa.com

آن کس که نمی خواهد و نمی تواند
با آن کس که می خواهد و می تواند

گویا یکسانند
هر دو بی افسوس و افسونند

آسوده از گذشت و آیند و حال

افسوس های آدمی بی اعتبارند
مثل یک تصمیم کودکانه برای عاقلانه زیستن
افسونی افیون زده

میان این دو کس فاصله بسیار است.
شاید(گویا) در این دو یکسانند؛در بی افسوس و افسون بودن
همین


آرزو های آدمی چطور؟

با احترام

مهربانو پنج‌شنبه 14 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 01:07 ق.ظ http://andisheye-nakhana.blogfa.com

شنیدن «یک تفاوت» از زبان شما شیواتر است...
آرزوهای آدمی شبیه پلی ترک خورده اند
در تشویش رسیدن و نرسیدن
آرزویی چنین مغشوش را نه طمعی نه رمقی
با احترام

به گمانم در « باور »هایشان بتوان مشاهده کرد.


پس هیچ امیدی برای گذر از این تر ک خورده نیست،آیا؟

آینده بدون آرزو لنگ نمی زند؟


گرچه تقریر ادیبانه ای از آرزو کردین ولی همیشه این صادق نیست.
بستگی به فرد آرزو کننده و آرزویی که می کنه نداره!؟
اگر فرد تلاش کافی برای به ثمر رساندن آرزوش بکنه ،کفه ی رسیدن سنگینی نمی کنه!؟
طمع و رمق هم با پشتکارش!


با احترام

مهربانو پنج‌شنبه 14 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 04:13 ب.ظ http://andisheye-nakhana.blogfa.com

در کوی نیکنامی ما را گذر ندادند
گر تو نمی پسندی تغییر ده قضا را

خانه ات آباد

شکسته نفسی از برای چیست؟مهربانو!




لبخند تورا چند صباحی ست ندیدم ،یک بار دگر «خانه ات آباد» بگو سیب.

مهدی قلمی پنج‌شنبه 14 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 09:05 ب.ظ http://smghalami.blogfa.com



با احترام

زی زی گولو یکشنبه 17 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 05:07 ب.ظ

چه گفتگویی...آفرین

خوش اومدید.

شما هم می تونید شرکت کنید.

کارتونش که خیلی وقته تموم شده!

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد