من ِما

اگر تنهاترین تنها شوم باز خدا هست ،او جانشین همه ی نداشتن هاست!

من ِما

اگر تنهاترین تنها شوم باز خدا هست ،او جانشین همه ی نداشتن هاست!

مداد،پدربزرگ،پسرک=»داستانک پند آموز

این مطلب رو دوست گرامی مان ،رفیق گرمابه و گلستان مان ،روح الله برایمان ایمیل فرموده اند .ای وای می بایستی از معادل فارسی کلمه ی ایمیل استفاده مینمودیم ،مدتی بود که از آن به پست الکترونیکی یاد می شد که بعدها به این نتیجه رسیدند که هر دو کلمه اجنبی بوده و در نتیجه امروز تا آن جایی که آخرین خبرات به گوش مان رسیده حاکی از آن است که  کلمه ی چاپار معادل جدید قرار گرفته است. در کل مهم مطلب است و فرستنده اش مابقی فرعیات است .


پسرک پدربزرگش را تماشا کرد که نامه ای می نوشت .

بالاخره پرسید :
- ماجرای کارهای خودمان را می نویسید ؟ درباره ی من می نویسید ؟
پدربزرگش از نوشتن دست کشید و لبخند زنان به نوه اش گفت :
- درسته درباره ی تو می نویسم اما مهم تر از نوشته هایم مدادی است که با
آن می نویسم .
می خواهم وقتی بزرگ شدی مانند این مداد شوی .
پسرک با تعجب به مداد نگاه کرد و چیز خاصی در آن ندید .

- اما این هم مثل بقیه مدادهایی است که دیده ام .
- بستگی داره چطور به آن نگاه کنی . در این مداد 5 خاصیت است که اگر به
دستشان بیاوری ، تا آخر عمرت با آرامش زندگی می کنی .

صفت اول :
می توانی کارهای بزرگ کنی اما نباید هرگز فراموش کنی که دستی وجود دارد
که حرکت تو را هدایت می کند .
اسم این دست خداست .
او همیشه باید تو را در مسیر ارده اش حرکت دهد .

صفت دوم :
گاهی باید از آنچه می نویسی دست بکشی و از مداد تراش استفاده کنی . این
باعث می شود مداد کمی رنج بکشد اما آخر کار ، نوکش تیزتر می شود .
پس بدان که باید رنج هایی را تحمل کنی چرا که این رنج باعث می شود انسان
بهتری شوی .

صفت سوم :
مداد همیشه اجازه می دهد برای پاک کردن یک اشتباه از پاک کن استفاده کنیم .
بدان که تصیح یک کار خطا ، کار بدی نیست . در واقع برای اینکه خودت را در
مسیر درست نگهداری مهم است.

صفت چهارم :
چوب یا شکل خارجی مداد مهم نیست ، زغالی اهمیت دارد که داخل چوب است .
پس همیشه مراقبت درونت باش چه خبر است .

صفت پنجم :
همیشه اثری از خود به جا می گذارد .
بدان هر کار در زندگی ات می کنی ردی به جا می گذارد و سعی کن نسبت به هر
کاری می کنی هوشیار باشی و بدانی چه می کنی .



پ،ن:چه حرف های قشنگ و بزرگی که می خونم و به اونا عمل نمی کنم.



«سپاس از رفیق شفیق مان روح الله»





نظرات 5 + ارسال نظر
مهربانو چهارشنبه 27 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 03:37 ق.ظ http://andisheye-nakhana.blogfa.com

ما هم سپاس.

با احترام

اشنا چهارشنبه 27 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 11:57 ق.ظ

هر سال یه خوبشو انتخاب کنیم عمل کنیم تا اخر لیسانس یه چیزی شاید بشیم!!!!

اون که ۱۰۰٪ولی شاید کاش نبود!

مهدی قلمی جمعه 29 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 10:45 ق.ظ http://smghalami.blogfa.com

شکسته نفسی نکن داداش مهدی
خیلی هم خوب عمل میکنی
ولی برام جالب بود بعد از صفت اول سخن گفتن از باقی صفات چه جایی داره؟

نوکرم حاجی
من درهمه حال دوسِت دارم!
اینکه صفت اول جامع و کامل و شامل است ،صحیح!
اما به عقیده ی من هر کار بشر و کل زندگی بشر در راستای اراده ی الهی انجام می پذیرد و صفات، همه و همه صفت ها و افعالی هستند که در توصیف بیشتر زندگی اومدن مثل همون که تو ادبیات بهار رو به صفت های مختلف وصف می کنیم!

ستاره ای

سعید شنبه 30 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 09:04 ق.ظ http://cherahaa.blogfa.com

ایشا ا.. که عمل کنی وعمل کنیم وهیچ موقع افسوس وکاش وشایدی برایمان در کار نباشد!

انشاالله!

آنتیفون یکشنبه 21 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 11:48 ق.ظ http://antiphon.blogfa.com

فکرشو بکن.از فردا به جای میل از چاپار استفاده کنیم.بعد یه روزی میریم پیش استاد بهش میگیم :استاد،خواهشا چاپارتونو به من بدین.بعد استاد لابد میگه مرتیکه !چار پا خودتی.حالا وقتی آخر ترم اومدی برای نیم نمره سگ دو زدی بهت میگم که چهار پا کیه؟

خیلی خوش اومدید.
جالب بود.

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد