-
نگرش
یکشنبه 7 اسفندماه سال 1390 22:18
حقیقتی کوچک برای آنانی که می خواهند زندگی خود را صد در صد بسازند اگر A B C D E F G H I J K L M N O P Q R S T U V W X Y Z برابر باشد با 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 آیا برای خوشبختی و موفقییت تنها تلاش سخت کافیست؟ تلاش سخت (Hard work) H+A+R+D+W+O+ R+K 8+1+18+4+23+ 15+18+11= 98 %...
-
داستان عقاب...
یکشنبه 7 اسفندماه سال 1390 00:55
عمر عقاب از همه پرندگان نوع خود درازتر است. عقاب می تواند تا70 سال زندگی کند . ولی برای این که به این سن برسد باید تصمیم دشواری بگیر د. زمانی که عقاب به 40 سالگی می رسد: چنگال های بلند و انعطاف پذیرش دیگر نمی توانند طعمه را گرفته و نگاه دارند . نوک بلند و تیزش خمیده و کند می شود. شهبال های کهن سالش بر اثر کلفت شدن...
-
استاد و شاگرد
پنجشنبه 4 اسفندماه سال 1390 11:32
شاگرد از استادش پرسید: عشق چیست؟ استاد در جواب گفت:به گندم زار برو و پر خوشه ترین شاخه را بیاور. اما ھنگام عبور از گندم زار به یاد داشته باش که نمی توانی به عقب برگردی تا خوشه ای بچینی. شاگرد به گندم زار رفت و پس از مدتی طولانی برگشت. استاد پرسید: چه آوردی؟ و شاگرد با حسرت جواب داد: ھیچ! ھر چه جلوتر میرفتم خوشه ھای پر...
-
یادش به خیر...
دوشنبه 1 اسفندماه سال 1390 11:39
یادش به خیر دوره ابتدائی، کودکی دل های کوچیک ،اما مهربونی داشتیم آرزوهائی هم قد خودمون داشتیم دوست های زیادی داشتیم مشکلات کمی داشتیم زنگ های املا مداد تراش کردن یادتون میاد(به این بهونه جمع می شدیم دور سطل آشغال) خلاصه چه روزایی بود چه زود گذشت انگار همین دیروز بود صد آفرین می گرفتیم روزگار است این که گه عزت دهد گه...
-
غزلی از استاد شهریار
جمعه 28 بهمنماه سال 1390 20:15
Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA امشب ای ماه به درد دل من تسکینی آخر ای ماه تو هم درد من مسکینی کاهش جان تومن دارم و من میدانم که تو از دوری خورشید چه ها می بینی تو هم ای بادیه پیمای محبت چون من سر راحت ننهادی به سر بالینی هر شب از حسرت ماهی من و یک دامن اشک تو هم ای دامن مهتاب پر از پروینی همه در چشمه...
-
وصف
جمعه 28 بهمنماه سال 1390 19:31
علم آموزی تا حالا نمیدونم به این فکر کردین که این همه ما جون می کَنیم تو راه کسب علم و دانش. اووو از پیش دبستانی شروع میشه ،هی بکوب بکوب سه دوره امتحانات به اصطلاح نهایی رو ضربه فن کن بعد بیای برسی به غول بی شاخ و دمی به نام (آزمون سراسری) شب و روز چشمات و بذار که قبول شی ،به زعم محال قبول شدی و وارد دانشگاه هم شدی...
-
امید
پنجشنبه 27 بهمنماه سال 1390 15:28
Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA یکی بود یکی نبود، چهار شمع به آهستگی می سوختند و در محیط آرامی صدای صحبت آنها به گوش می رسید: شمع اول گفت: ” من صلح و آرامش هستم، اما هیچ کسی نمی تواند شعله ی مرا روشن نگه دارد. من باور دارم که به زودی می میرم...“ سپس شعلهَ صلح و آرامش ضعیف شد تا به کلی خاموش شد. شمع دوم...